شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی

 

شاهنامه (کتاب شاهان) که ابوالقاسم فردوسی در اوایل سده ۱۱ میلادی آن را به پایان برد، نه تنها یک شاهکار ادبی به شمار می‌آید، بلکه کتابی است که در طول قرن‌ها شناساننده ایران و ایرانیان و پاسدار زبان فارسی بوده است.

این اثر را که در بیش از ۵۰ هزار بیت سروده شده، از بلندترین منظومه‌هایی می‌دانند که تا کنون نویسنده‌ای به تنهایی خلق کرده است. حماسه شاهنامه تنها درباره یک رویداد مشخص یا سفری خیالی، داستانی عاشقانه یا هماوردی دو فرمانروا نیست، آن گونه که در بیشتر حماسه‌های ملی می‌بینیم.

البته این اثر از همه این‌‌ها که گفتیم سرشار است، اما در واقع موضوع اصلی این منظومه‌ حماسی را باید سرشت و روح ایران دانست. گرچه ایران باستان موضوع اصلی شاهنامه به شمار می‌آید، پیام آن از محدوده زمانی خاص فراتر می‌رود و در موارد بسیار به نظر می‌رسد که برای کل بشریت سروده شده است.

شاهنامه به بیانی ساده کتابی است مجمل درباره اسطوره‌ها و افسانه‌های پیش از اسلام و رخدادهای تاریخی مربوط به دوران ایرانی- آریایی. این منظومه به زبان کمابیش سره فارسی جدید سروده شده و واژگان عاریه‌ در آن اندک است.

گرچه شاهنامه حماسه‌ای ملی درباره ایران به شمار می‌آید، بر ایران بیشتر به مثابه یک ملت تأکید می‌کند؛ به ویژه که سرزمینی که در شاهنامه ایران نام دارد، به تمامی همان ایران امروزی یا حتی ایرانی که خود فردوسی در آن می‌زیست نیست.

مشهورترین شخصیت شاهنامه و نیز در نزد ایرانیان رستم است. او قهرمانی دلیر و بی‌همتای این کتاب است، که با دیوان می‌ستیزد و پادشاهان را از تنگنا می‌رهاند و همچون هرکول از هفت خان می‌گذرد.

همچنین او در یکی از هولناک‌ترین و سوگناک‌ترین داستان‌های شاهنامه، پسرش را با فرد دیگری اشتباه می‌گیرد و می‌کشد. از دیگر شخصیت‌های شاهنامه از سیاوش می‌توان نام برد که نامادری‌اش سودابه او را به تجاوز متهم کرد. سیاوش از آزمون بی‌گناهی با گذر از آتش سربلند بیرون آمد، اما در نهایت به دست تورانیان کشته شد.

بخش افسانه‌ای شاهنامه با مرگ رستم پایان می‌یابد. سپس کتاب با جهشی بلند به دوره تاریخی می‌رود که با حمله اسکندر شروع می‌شود و به طرزی کنایه آمیز با یورش مسلمانان به ایران در قرن هفتم میلادی به انتها می‌رسد. گرچه در روایت‌های این بخش در وهله اول از اشخاص و رخدادهای تاریخی الهام گرفته شده، اما در ادامه برای تاثیرگذاری دراماتیک شخصیت‌ها و وقایع با آب و تاب و اغراق بسیار پرداخت شده‌اند.

حکیم ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی طوسی (زادهٔ ۳۲۹ هجری قمری – درگذشتهٔ ۴۱۶ هجری قمری)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه، حماسهٔ ملی ایران، است. برخی فردوسی را بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو دانسته‌اند که از شهرت جهانی برخوردار است. فردوسی را حکیم سخن و حکیم طوس گویند.

پژوهشگران سرودن شاهنامه را برپایهٔ شاهنامهٔ ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی می‌دانند. تنها سروده‌ای که روشن شده از اوست، خود شاهنامه است. شاهنامه پرآوازه‌ترین سرودهٔ فردوسی و یکی از بزرگ‌ترین نوشته‌های ادبیات کهن پارسی است. فردوسی شاهنامه را در ۳۸۴ ه‍.ق، سه سال پیش از برتخت‌نشستن محمود، به‌پایان برد و در ۲۵ اسفند ۴۰۰ ه‍.ق برابر با ۸ مارس ۱۰۱۰ م، در هفتاد و یک سالگی، تحریر دوم را به انجام رساند.

شاهنامه در نگاه بزرگان ایران

ملک الشعرا بهار-فردوسی نامه بهار

فردوسی استخوان بازوی ایرانیان را قوی ساخت وقلب مردم پارسی زبان را فراخ وسینه های آنان را پهن ودرره مردی ومردانگی ورشادت وغیرت استواروثابت ساخت.فردوسی ایرانیان رایه نشئۀ هوس وآرزوی فناناپذیری که تجدیدعظمت کیان وساسانیان باشد،درانداخت واین نشئه تاروزمرگ دردماغ هر ایرانی پاک وغیورباقی وبرقرار خواهدماند.
شاهنامه وشعرشاهنامه علاوه برلطافت ونازک کاریهایی که شاید مردم غالباً بدون تعطیل ومطالعه زیاد ملتفت آن نشوند،عظمت دارد.شاهنامه قصرداریوش درتخت جمشیداست که هنوز سرپاباشد،شاهنامه برج ایفل است،شاهنامه باداشتن تمام ظرافت ولطافت ونقش ونگارگنبد شیخ لطف الله،عظمت هرمان راهم دارد.

نظامی عروضی سمرقندی،چهارمقاله تاریخ تالیف حدود۵۵۰ ه ق

استاد ابوالقاسم فردوسی ازدهاقین طوس بودازدیهی که آ« دیه راباژ خوانند…فردوسی درآن دیه شوکتی تمام داشت… وشاهنامه به نظم همی کرد وبیست وپنج سال درآن کتاب رنج برد والحق هیچ باقی نگذاشت،وسخن را به آسمان علیین برد،ودر عذوبت به ماء معین رساندوکدام طبع راقدرت آن باشد که سخن رابه دین درجه رساند،که اورسانیده است درنامه ای که زال همی نویسد به سام نریمان درآن وقت که بارودابه دخترشاه کابل پیوستگی خواست کرد….من درعجم سخنی بدین فصاحت نمی بینم ودربسیاری ازسخن عرب هم…..

دیدگاه غلامحسین ابراهیمی دینانی در بارهٔ فردوسی

غلامحسین ابراهیمی دینانی از مرکز سعدی شناسی با آوردن شعری منتسب به جامی که از فردوسی و انوری و سعدی هر سه به عنوان پیامبران شعر فارسی یاد شده می‌نویسد:

در میان شعرا، شاعر سه تن را پیامبران شعر فارسی دانسته است که ممکن است قابل بحث باشد و کسانی پیامبران شعر فارسی را غیر از این سه تن بدانند. در مورد فردوسی کوچک‌ترین تردیدی نمی‌شود رواداشت چرا که اگر فردوسی نبود، زبان فارسی وجود نداشت تا ما بتوانیم بهتر و بدتر کنیم. شاید در مورد انوری جای بحث باشد و کسانی شخص دیگری را به جای او بگذارند با عنوان «پیغمبر شعر فارسی»

«شاهنامه» فردوسی در نگاه جهانیان 

برتلس، خاورشناس روس در مراسم هزاره فردوسی در سخنانی از بزرگی فردوسی و شاهنامه او چنین گفته است: «مادام که در جهان مفهوم ایرانی وجود خواهد داشت، نام پرافتخار شاعر بزرگ هم که تمام عشق سوزان قلب خود را به وطن خویش وقف کرده بود، جاوید خواهد ماند. فردوسی شاهنامه را با خون دل نوشت، و به این قیمت، خریدار محبت و احترام ملت ایران به خود شد.»

ارنست رنان، لغت‌شناس، فیلسوف و تاریخ‌نگار فرانسوی در کتاب «مطالعات تاریخی و سفرها، نقل از کتاب ایران در ادبیات جهان» آورده است: «فردوسی مظهر اصالت نژاد ایرانی است، به افتخار و معنویت ایمان دارد. بشردوست است و انسانی فکر می‌کند. خوبی را صمیمانه دوست دارد، و پیشرفت مدنیت را مأموریت و هدف واقعی بشر می‌داند. این قهرمان برای ما بیگانه نیست، از خود ماست.
فردوسی، حافظ و خیام سه نماینده برجسته این اعجاز شگفت‌انگیزی هستند که ادبیات ایران نام دارد. وجود آن بالاترین سند بقا و ثبات نبوغ نژاد آریایی در غم‌انگیزترین و تلخ‌ترین ماجراهای تاریخ آسیاست.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست